جدول جو
جدول جو

معنی عمر سکونی - جستجوی لغت در جدول جو

عمر سکونی
(عُ مَ رِسَ)
ابن محمد بن حمد بن خلیل سکونی، مکنی به ابوعلی. وی مقری و از فقهای مالکیه و اصل او از اشبیلیه بوده است. وی در تونس سکونت گزید و به سال 717 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- الاربعین مسأله فی اصول الدین علی مذهب اهل السنه. 2- التمییز لما أودعه الزمخشری من الاعتزالات فی تفسیر الکتاب العزیز. 3- لحن العوام فیما یتعلق بعلم الکلام. 4- المنهج المشرق فی الاعتراض علی کثیر من اهل المنطق. (از الاعلام زرکلی). رجوع به مآخذ ذیل شود: نیل الابتهاج، نفح الطیب ج 2 ص 1150، کشف الظنون ج 2 ص 1482 و هدیه العارفین ج 1 ص 788
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ مَ رِ)
ابن ابراهیم بن محمد بن محمد بن احمد بن علی بن حسین بن علی بن حمزه بن یحیی بن حسین علوی کوفی بغدادی زیدی، مکنی به ابوالبرکات. فقیه و محدث و مفسر و مقری و لغوی و ادیب و نحوی بود که نسبش به امام علی بن ابی طالب (ع) می رسد. وی در سال 442 ه. ق. در کوفه متولد شد و در این شهر و در بغداد تحصیل علم کرد، سپس به بلاد شام سفر کرد و زمانی در دمشق و حلب سکونت اختیار کرد و در هفتم شعبان سال 539 ه. ق. درگذشت. او راست: شرح اللمع ابن جنی، در نحو. (از معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی). رجوع به مآخذ ذیل شود:المنتظم ج 10 ص 112. میزان الاعتدال ج 2 ص 249. انباءالرواه ج 2 ص 324. البدایه ج 12 ص 219. نزههالالباء ص 478. لسان المیزان ج 4 ص 280. بغیهالوعاه ص 359. شذرات الذهب ج 4 ص 132. طبقات المفسرین ص 26. تاج التراجم ص 35. کشف الظنون ص 1562. اعیان الشیعه ج 2 ص 216
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ)
ابن سهلان ساوی. ملقب به سراج الدین. فیلسوف ایرانی در قرن ششم هجری. ولی در الاعلام زرکلی سال درگذشت او حدود 450 ه. ق. ذکر شده است. رجوع به ابن سهلان و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 206، تاریخ حکماء الاسلام ص 132 و معجم المطبوعات ص 123
لغت نامه دهخدا